تفاوت مکاتب سیاسی را می توان در تعریف آنها از انسان ریشه یابی کرد (تاریخچه). از این رو، مسئله این مقاله تبیین رویکرد آیت الله شاه آبادی به سیاست عِدّه و عُدّه در پرتو نگاه ایشان به انسان است (بیان مسئله). مرتبط با این حوزه، پژوهش های انجام شده یا صرفاً بر بعد عرفانی و فلسفی انسان یا به بحث از سیاست از نگاه ایشان فارغ از بستر انسان شناختی پرداخته اند (پیشینه). پس، پرسش اصلی مقاله این است که نسبت سیاست عِدّه و عُدّه با رویکرد انسان شناختی در اندیشه آیت الله شاه آبادی چیست (سؤال)؟ برای این منظور، این پژوهش با رویکرد توصیفی-تحلیلی به استفاده از روش اسنادی و با تکنیک کتابخانه ای در گردآوری اطلاعات اقدام کرده است (روش) که با بهره گیری از مبانی مفهومی اقدام به تعریف انسان از نگاه آیت الله شاه آبادی با تفکیک طبیعت و فطرت کرده، سپس نقش انسان را در تشکیل جامعه تحلیل کرده است. در ادامه، با تأکید بر اینکه احکام طبیعت باید پیرو احکام فطرت باشند (فرضیه)، سیاست عِدّه و عُدّه در اندیشه آیت الله شاه آبادی را تشریح می کند (هدف) و در نهایت، سیاست های کلی مستخرج از نسبت اصول فطری سیاست عِدّه با لوازم طبیعت انسان از نگاه سیاست عُدّه به دست می آید (یافته).