افغانستان همواره یکی از بسترهای مهم بازی بزرگ بین المللی میان قدرت های مهم منطقه ای و بین المللی بوده و طی چهار دهه گذشته به عنوان یکی از بحران خیز ترین کشورهای جهان، همواره در شمار مهم ترین کانون های مورد توجه جامعه بین المللی قرار داشته است. در مورد علل تطویل بحران در افغانستان، بحث های زیادی مطرح شده است. اما در همه این دیدگاه ها و عوامل، یک عنصر ثابت وجود دارد و آن پاکستان، به عنوان کشور همسایه با اشتراکات متعدد قومی، فرهنگی و مذهبی، است که با هدایت ارتش خود، حداقل طی چهار دهه گذشته و در مقاطع مختلف تحولات سیاسی و اجتماعی افغانستان، پررنگ ترین نقش را بازی کرده است. این مقاله در پی آن است تا با نظرداشت مولفه های شکل دهنده به مبانی هویتی پاکستان به این پرسش پاسخ دهد که فرهنگ استراتژیک (ارتش) پاکستان بر سیاست خارجی آن کشور در قبال افغانستان چه/چگونه تاثیری داشته است؟ فرضیه مقاله عبارت است از اینکه که ارتش پاکستان چنان فرهنگ استراتژیک خود را در سیاست خارجی این کشور نهادینه ساخته که امنیت ملی و بقای خود را در کنترل و نفوذ بر افغانستان می بیند. یافته های مقاله حکایت از آن دارد که افغانستان و هند دو عنصر اساسی در فرهنگ استراتژیک پاکستان به شمار می روند که پاکستان با توجه به ویژگی ها و نقائص خود از زمان تأسیس، نیاز به مدیریت آنها دارد. این مقاله از نوع تبیینی بوده و داده های مورد نیاز به روش کتابخانه ای جمع آوری شده اند.