طی یک دهه گذشته، اتحادیه اروپا با چالش های بی سابقه ای در جبهه های مختلف مانند بحران مالی، بحران مهاجرت، بحران سیاست خارجی(کریمه)، تجزیه و واگرایی (برگزیت) و بحران مشروعیت (پوپولیسم) روبرو بوده است. در این میان بحران پاندمی کرونا اگرچه در نگاه نخست بحرانی بهداشتی به نظر می رسد اما از تاثیرات ژئوپلیتیک آن نمی توان چشم پوشید. پژوهش پیش رو می کوشد تا بر پایه مناظره نئو- نئو و روش آینده پژوهی (تکنیک سناریوپردازی)، به این پرسش اصلی پاسخ دهد که با توجه به معضلاتی که بحران کرونا در سطح جهانی پدید آورده است، چه سناریوهایی پیش روی اتحادیه اروپا قرار دارد؟ آیا این بحران باعث هم گرایی بیشتر یا کمتر اروپا خواهد شد و یا آن را به مسیر متفاوتی رهنمون خواهد ساخت؟ در پاسخ به این سئوال، بر پایه روند رویدادها، اهداف بازیگران و بهره گیری از تکنیک «آشفتگی فکری»، پنج سناریو را در قالب سه دسته بندی می توان مطرح نمود: الف) سناریوی مطلوب یا مرحج؛ تداوم همگرایی اتحادیه اروپا و حفظ قدرت بازیگری در سطح روابط بین الملل و یا تداوم همگرایی اتحادیه اروپا با رهبری آلمان؛ ب) سناریوی محتمل؛ تبدیل اتحادیه اروپا به کنفدراسیون منطقه ای و یا خروج ایتالیا از اتحادیه اروپا؛ ج) سناریوی ممکن؛ واگرایی و فروپاشی اتحادیه اروپا. یافته های پژوهش نشان می دهد که پیامدهای بحران «کووید 19»، اتحادیه اروپا را با مشکلات بی شماری روبرو کرده است به نحوی که این اتحادیه در مدیریت این بحران دچار ضعف هایی شده، از این رو قدرت بازیگری اتحادیه اروپا را در سطح داخلی و بین المللی به شدت تحت تاثیر قرار داده است.