می سازد. پیروان هریک از ادیان بر اساس ویژگی های تاریخی یا الهی و غیرالهی بودن دین خود، پاسخ های متفاوتی به این پرسش داده اند. در این تحقیق با استفاده از روش های عقلانی، استقرایی، تاریخی و تحلیل محتوا، بر ملاک های مختلفی برای ارزیابی حقانیّت ادیان تمرکز می شود. این ملاک ها عبارتند از: 1. خداباوری؛ 2. الهی بودن؛ 3. وحدانیّت در مقابل شرک؛ 4. آخرت باوری؛ 5. انسجام معرفتی و انطباق بیشتر با عقلانیت بشری؛ 6. جامعیّت در آموزه ها و کارآیی در تأمین معنای زندگی انسان؛ 7. آموزه محوری به جای پیامبر محوری؛ 8. عدم تحریف کتب مقدس و 9. اصلاح انحرافات ادیان پیشین. رابطه طولی و عرضی این ملاک ها ما را قادر می سازد تا در نهایت به این نتیجه برسیم که ادیان الهی حقانیّت بیشتری دارند و از میان آنها نیز دینی که بدون تحریف بوده یا تحریفات کمتر و باورهای منسجم و عقلانی تر بیشتر داشته باشد و نقش مؤثری در معنای زندگی و اخلاق مؤمنان برجای بگذارد، واجد حقانیّت بیشتری خواهد بود. ضمن اینکه حقانیّت دینی، امری ذومراتب و تشکیکی است و از این رو بیشتر سنت های دینی، به ویژه ادیان الهی واجد آن هستند، اما میزان بهره مندی آنها از آن یکسان نیست، بلکه به میزانی که معیارهای فوق در یک سنت دینی حضور بیشتر و پررنگ تری دارند، آن دین می تواند دربردارنده درجه تشکیکی و سلسله مراتبی عالی تری از حقانیّت باشد.