زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی گرایش به رفتارهای پرخطر دانش آموزان بر اساس سرسختی روان شناختی، سبک های مقابله ای و انعطاف پذیری روان شناختی انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان سرایان در سال تحصیلی 98- 1397 بوده اند که تعداد کل آن ها حدود 1100 نفر برآورد شد. از جامعه مورد نظر با استفاده از جدول مورگان و کرجسی به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 230 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های گرایش به رفتارهای پرخطر رشید و مارابی، سرسختی روان شناختی کوباسا، سبک های مقابله ای لازاروس و فولکمن و انعطاف پذیری روان شناختی دنیس و وندروال استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل رگرسیون چندمتغیره به روش گام به گام استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد، بین سرسختی روان شناختی، سبک مقابله ای مسأله م دار و انعطاف پذیری روان شناختی با گرایش به رفتارهای پرخطر دانش آموزان رابطه منفی معنی داری وجود دارد؛ درحالی که، بین سبک مقابله ای هیجان مدار با گرایش به رفتارهای پرخطر دانش آموزان رابطه مثبت معنی داری به دست آمد. به ترتیب انعطاف پذیری روان شناختی، سرسختی روان شناختی و سبک های مقابله ای هیجان مدار و مسئله مدار بیشترین قدرت در پیش بینی گرایش به رفتارهای پرخطر را دارند. نتیجه گیری: در مجموع، با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت که انعطاف پذیری روان شناختی وسرسختی روان شناختی بالا و سبک های مقابله ای سازگارانه، می توانند باعث کاهش گرایش به رفتارهای پرخطر در دانش آموزان شوند و بالعکس