در سنت زردشتی مهم ترین و پُرابهام ترین مسئله، ابهام در تاریخ و بی توجهی به زمان و وقایع نگاری است. شاید ضبط زمان در مفهومِ کران مندی آن، به اعتبار روشنی آغاز و انجام محتوم آن و نیز نابودی شر به عنوان حکمت و مشیت نهفته در پسِ کران مندشدگی زمان، سبب شده تا هیچ گاه در سنتِ زردشتی به ضبط و ثبت رخدادها و بررسی آنها در فرایندی تاریخ نگارانه توجه نشود. کیش زردشتی، از زمان پیامبر تا روزگار اخیر، هرگز متن مشخص تاریخ نگارانه ای پدید نیاورده است. تاریخ در سنتِ زردشتی روایتی از پیش تعیین شده است که بنا بر ضرورتِ نبرد خیر و شر، به اراده ی اهورا و معاونت انسان، به تدریج و در گذر زمان به وقوع می پیوندد؛ از این رو، نه زمان گذشته و حال، بلکه زمان آینده و روزگار آمدنِ نجات بخش و پیروزی خیر است که اهمیت دارد. در کنار اسناد پراکنده، به ویژه روایت های تاریخی بیرون از سنت زردشتی، اغلب روایت همسایگان و دشمنان کیش زردشتی، بعضی متن های درونِ سنت نیز ارزش تاریخی دارند. درست است که متن های دینی جملگی بی زمان و ناظر بر مسائل شرعی و عقیدتی اند، ولی پَرنوشت ها، یادگارنامه ها و انجامه ها و افزوده های ارزشمندی در لابه لای اوراق خود حفظ کرده اند که تا حدودی خلأ متون تاریخی به ویژه در وجه گاه نگارانه ی آن را پر می کنند. در گفتار پیشِ رو به بررسی، شناسایی، طبقه بندی و یادکرد ارزش های حواشی متون دینی سنت زردشتی، به عنوان ابزار و چارچوبی برای گاه نگاری تاریخ کیش یادشده، پرداخته می شود.