باورها و اعتقادات مشترک، ظرفیتها و فرصت ها و همچنین، محدودیت ها و چالش ها، عناصر تعیین کننده منافع ملی کشورها هستند. باتوجه به اینکه منافع ملی از مفاهیم نوپدید در عرصه سیاست خارجی دولت هاست، این سؤالات مطرح است که آیا می توان در دولت اسلامی از منافع ملی سخن گفت؟ چنانچه پاسخ مثبت است، گستره آن تا کجاست؟ در ترسیم منافع ملی نظام جمهوری اسلامی، چگونه ابعاد فراملی مسئولیت های دولت اسلامی، مورد توجه قرار گرفته است؟ با بهره گیری از منابع اسلامی و همچنین به شیوه تحلیلی- اجتهادی، به دست آمد که می توان، به رغم رسالت جهانی و منطقه ای دولت اسلامی، از منافع ملی در آن سخن گفت؛ اما منافع ملی با منافع اسلامی و بشری در هم تنیده است و قابل انفکاک نیست. در چنین وضعیتی، منافع ملی دولت اسلامی، محدود به منطقه جغرافیایی خاصّ نخواهد گردید و به تبع جهانی بودن رسالت دولت اسلامی، منافع ملی نیز گستره جهانی می یابد. قانون اساسی و همچنین، بیانات و سیره عملی رهبران نظام جمهوری اسلامی، حاکی از آن است که مسئولیت های فراملی دولت اسلامی، در ترسیم منافع ملی جمهوری اسلامی، مورد توجه قرار گرفته و مصالح بشری و اسلامی، جزء لاینفک منافع ملی نظام جمهوری اسلامی قلمداد شده است.