آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۳

چکیده

اصل بقاء در رویکرد رئالیستی،پدیده ای نو به شمار می رود (تاریخچه)؛ اما مبانی، چرایی و نقد آن ازمنظر اندیشه اسلامی، موشکافانه حلاجی نشده است (پیشینه)! این رویکرد می تواند شامل دو زیرشاخه اساسی باشد: اول، ارزیابی مبنای داروینیستی اصل بقاء در نظریه رئالیستی؛ و دوم، ارزیابی تفاوت در مدلول «بقاء» در رویکرد اسلامی در یک طرف، و نظریه رئالیستی در طرف دیگر (مسئله). ازاین رو، پرسش اصلی این است که زیرساخت داروینیستی اصل بقاء چگونه در چهارچوبِ اندیشه اسلامی قابل تجزیه وتحلیل است (سؤال)؟ نوع متفاوت نگاه اسلام به موضوع بقاء و هدف از تشکیل نظام سیاسی، علت اساسی شکاف در رویکرد اسلامی و غربی درباره اصل بقاست (فرضیه). مقاله حاضر، با آشکار ساختن زیرساخت داروینیسم اجتماعی اصل بقاء در رویکرد بین المللی رئالیست ها، به نقد و ارزیابی آن ازمنظر اندیشه اسلامی می پردازد (هدف). این نوشتار، در چهارچوب مفهوم شالوده شکنی ژاک دریدا، خواهد کوشید از مفهوم بقاء، به عنوان یکی از اصلی ترین مفاهیم مطرح در تبیین به اصطلاح واقع گرایانه روابط بین الملل، ساختارشکنی کند و زمینه بازاندیشی در این اصل را فراهم سازد (روش)؛ و کشف نقاط اختلاف برانگیز در رویکرد اسلامی و غربی درباره اصل بقاء در روابط بین الملل از دستاوردهای مقاله است (یافته).

تبلیغات