از دیرباز بحث درباره امامت و رهبری، در جامعه اسلامی شیعی مطرح بوده، ازاین رو چنان اهمیتی یافته است که از آن به عنوان مدار مذهب شیعه یاد کرده اند (تاریخچه)، اما در اندیشه سیاسی شهید بهشتی،ماهیتش چندان کالبدشکافی نشده (مسئله)، موضوعی که توجه جدی جامعه پژوهشی کشور را درپی نداشته است (پیشینه)، در نتیجه این پرسش مطرح می شود که ماهیت رهبری جامعه اسلامی و ملزومات آن چون نقش مردم و نسبت بین مردم و رهبر، در دیدگاه آن شهید چگونه است؟(سؤال)به نظر می رسد شهید بهشتی پاسخ به این سؤال را در چهارچوب مفهومی نظریه امامت و امت می جوید (فرضیه). این مقاله می کوشد برای دستیابی به دیدگاه آن شهید، رابطه مردم و رهبری جامعه اسلامی (هدف)، را با بهره گیری از شیوه توصیفی تحلیلی و جمع آوری داده های مناسب کتابخانه ای تبیین کند (روش). نتایج پژوهش بیان می دارد که شهید بهشتی، امامت را خط مستمری از پیامبر و معصومان تا فقها در زمان غیبت می داند که اینک در نظام جمهوری اسلامی تجلی یافته، و در دو مقوله جمهوریت به نشانه حاکمیت مردمی و اسلامیت بیانگرحاکمیت الهی ظاهر شده است، به گونه ای که در طول و نه در عرض یکدیگرند (یافته).