مفروض اساسی این پژوهش این است که ایده ها، اندیشه ها و طرز تلقی اندیشمندان به مثابه کنش آنها، جملگی برساخته اند. پرسش بنیادین ما نیز این است که کدام چشم انداز و الگوی روش شناختی، بهتر می تواند به تبیین و توضیح مسئله چگونگی برساخته شدن اندیشه ها و دیدگاه ها نزد اندیشمندان کمک کند. به عقیده ما، رویکرد و الگوی روش شناختی تعاملی یا رابطه ای «پی یر بوردیو»، فیلسوف و جامعه شناس فرانسوی که به ساختار گرایی تکوینی موسوم است، می تواند پاسخ بهتر و کامل تری به پرسش بنیادین چگونگی برساخته شدن اندیشه ها به مثابه کنش های ذهنی نزد اندیشمندان پاسخ دهد. بدیهی است که به کارگیری این رویکرد در تحلیل چگونگی برساخته شدن اندیشه ها نزد اندیشمندان، متوقف بر تلقی اندیشه ها به مثابه «کُنش» صاحب آنهاست.