مساله زبان قرآن از مباحث مهم در حوزه فهم و تفسیر قرآن کریم است و از موضوعات کلیدی چالش زا در این عرصه، «زبان دین » و پیوند عمیق آن با زبان قرآن است. «زبان دین » در طول تاریخ برای پژوهشگران و مفسران متون دینی کم و بیش مطرح بوده و اوضاع فکری جهان معاصر نگاهی ویژه بدان دوخته وابهام هایی را نیز در دل دین پژوهان پدید آورده است. اهتمام به تبیین زوایای زبان قرآن و هم چنین تعیین ویژگی های گزاره های قرآنی می تواند تأثیری بنیادین بر حل بسیاری از سوالات و چالش های معاصر بر جای نهد. پژوهش حاضر تلاش دارد تا با شناخت آسیب های فرا روی زبان قرآن، عناصر آسیب رسان به فهم زبان قرآن را مورد ژرف کاوی قرار دهد و به برخی از انحرافات و آسیب های وارده که ناشی از عدم مداقّه و تعمق لازم در بررسی ساختارمعنایی قرآن بوده است، پرداخته، پاسخ های لازم را ارائه نماید. بررسی ها نشان می دهد که قرآن کریم دارای زبان و شیوه ای ساده و بی پیرایه است ولی در عین حال لازمه دست یابی به مفاهیم عالیه و محتوای ناب آن، غواصی در اقیانوس بیکران آیات الهی است؛ قرآن کریم دارای سطوح مختلفی است که لایه رویین آن بسیار ساده و دست یافتنی برای هر طالب معرفتی است و رسیدن به لایه های درونی آن تابع اسلوب ها و قواعد خاص تفسیری است.