علامه طباطبایی و لویناس درزمره فیلسوفانی هستند که به اخلاق اهمیت وافری داده اند. در این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و نیز تطبیقی سعی شده است با بررسی مبانی فلسفی تربیت اخلاقی این دو فیلسوف، همگرایی و تقابل دیدگاه های آنها استخراج شود. بررسی مبانی هستی شناختی، انسان شناختی و ارزش شناختی تربیت اخلاقی علامه و لویناس نشان می دهد که مفاهیم اساسی در فلسفه لویناس اخلاق معطوف به دیگری، مسئولیت و اراده می باشند، اما در فلسفه علامه طباطبایی دیگری اعتدالی و فطرت از جایگاه ویژه ای برخوردار است. هر دو به دیگری، مسئولیت، اراده و آزادی تأکید می ورزند. همچنین دیدگاه لویناس و علامه نسبت به خدا باآنکه هر دو خدا را قبول دارند وآن را نامتناهی می دانند، اما خدای لویناس با غیریت و دیگری برابر درنظرگرفته شده است، درحالی که خدای علامه، متعالی و منزه از هرگونه تغییر بوده و فراتر از دیگری است.