آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۵

چکیده

محمدرضا پهلوی در دهه های 1340 و 1350 شمسی در حوزه های گوناگون کشورداری به اصلاحات توسعه گرایانه دست زد و سعی کرد تا در هر کدام از این حوزه ها هویتی را به مثابه هویت مشروع تعریف و افراد (ازجمله دانشجویان) را به پذیرش آن ترغیب کند. اما این هویت مشروع (هویتِ ساخته شده توسط دستگاه حکومتی پهلوی) با استقبال دانشجویان و نخبگان ابزاری/فکری جامعه مواجه نشد و برنامه های محمدرضا شاه نتوانست نظر موافق دانشجویان را جلب و آنها را همراه کند. پرسش اصلی مقاله ی حاضر این است که هویت مشروع (هویت برساخته ی نظام سیاسی) به چه دلیل از سوی دانشجویان در دهه های 1340 و 1350 طرد شد؟ فرضیه ی نوشتار با بهره گیری از دو سازه ی نظری میدان/عادت واره ی «بوردیو» و هویت «کاستلز»، چنین طرح شد: انطباق نداشتن هویت مشروع میدان های اقتصادی، دانشگاهی و سیاسی با یکدیگر و ناهمسویی سیاست گذاری ها سبب طرد هویت مشروع از سوی دانشجویان شد. یافته ی مقاله نشان می دهد که هویت مشروع پیرومنشانه باعث شد تا دانشجویان به تدوین هویت مقاومت گرایش یابند. نوشتار با روش تبیینیِ «چگونه ممکن است» نگارش شد.

تبلیغات