چکیده

حاکمیت، بالذات از آن خداست و حاکمیت انبیاء، در عرض حاکمیت خداوند است. استمرار این حاکمیت در اوصیای مابعد تداوم مییابد تا زمین از حجت الهی خالی نماند. پیامبر گرامی اسلام (ص) از همان ابتدای دعوت خود، به وصایت و امامت بعد از خود توجه داشته و در موقعیتهای مختلف، وصایت امام علی (ع) را اعلام کرده و به این نکته نیز اشاره میکند که این انتخاب از جانب خداوند است نه شخص ایشان. پیامبران دیگر نیز از جانب خداوند مأمور به تعیین وصی بودند. حضرت آدم (ع) به عنوان اولین نبی، از جانب خدا مأمور شد که شیث را به عنوان وصی انتخاب کند. حضرت موسی (ع) به عنوان بزرگترین پیامبر اولوالعزم دین یهود، از جانب خدا مأمور شد که یوشع بن نون را به عنوان وصی به مردم معرفی کند. حضرت عیسی (ع) نیز به عنوان بزرگترین پیامبر اولوالعزم دین مسیحیت، از جانب خدا مأمور شد که شمعون را وصی خود کند. پس این سنت، در شریعتهای گذشته نیز وجود داشته و امتها هرگز بدون رهبر و سرپرست نبودند. امام علی (ع)، یوشعبننون و شمعون پطرس به عنوان برترین اوصیای ادیان ابراهیمی، ویژگیها و شرایط مشابهی مانند علم و حکمت، تقوا و عصمت، منصوص بودن، منصوب بودن و معجزه داشتن دارند که در این مقاله به تفصیل و با روش توصیفی- تحلیلی بررسی میشوند. البته باید به تفاوتها نیز توجه شود؛ زیرا اوصیای پیامبران گذشته، خودشان نبی بودند و از طریق وحی با خداوند ارتباط داشتند، اما وصی پیامبر گرامی اسلام (ص) به دلیل بحث خاتمیت، دیگر نبی نبوده، ولی مقام امامت داشته و پیامبر (ص) ایشان را کاملترین اوصیا دانسته؛ زیرا لازمه کاملترین و آخرین دین، کاملترین وصی است.

تبلیغات