چکیده

تحلیل فلسفی وحی و تکلّم الهی، یکی از ضرورتهای دینی است. بشری بودن الفاظ قرآن کریم، انگارهای است که حداقل از قرن سوم هجری، برای تبیین نحوه خلق قرآن کریم طرح شده است. برخی معاصران همچون سروش و... برآنند که با توجه به اصل «سنخیت»، ممکن نیست قرآن مخلوق بیواسطه خداوند باشد؛ بلکه باید قرآن کریم را از طریق و بهواسطه پیامبر اکرم(ص)، به خداوند نسبت داد. ازاینرو، پس از تبیین نحوه تمسک او به اصل سنخیت، برداشتاش از این قاعده تحلیل و نقد شده است. این مسئله در فلسفه، ذیل عنوان ربط حادث به قدیم بررسی میشود و فلاسفه از دیرباز راهحلهایی برای تبیین آن ارائه کردهاند. به طوری که اصل سنخیت مانع از الهی دانستن الفاظ قرآن کریم نیست و با توجه به مبانی فلسفی سروش و کسانی مانند او که بیشتر برآمده از فلسفه صدراست، ازجمله مبانی وحدت تشکیکی وجود، میتوان بهدست آورد که پذیرش اصل سنخیت و بساطت ذاتملازمهای با بشری بودن الفاظ قرآن کریم ندارد و ضمن پذیرش آنها، همچنان الفاظ قرآن کریم را میتوان مخلوق بیواسطه خداوند دانست.

تبلیغات