آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۲

چکیده

یکی از مسایل فلسفه اسلامی که نتیجه برخی مباحثات و منازعات عقیدتی مشارب فکری در میان اندیشمندان کلام اسلامی بوده است و دامنه آن مباحث هستی شناختی فیلسوفان را نیز درگیر خود نمود مساله «شیئیت معدوم» و اصولا تمایز یا عدم تمایز میان موجود و شیء است. معتزله با انگیزه تصحیح علم ازلی الهی به ممکنات و برداشت نادرست از آموزه های افلاطونی- ارسطویی قائل بر شیئیت معدوم شدند. فارغ از بررسی ادله مثبتین و منکرین، نگاه تحلیلی و تاریخی به این مساله نشان از شکاف و اختلاف هستی شناختی نه پیرامون الفاظ بلکه در شناخت مبادی تصوری این معانی در میان معتزله، عرفا و فیلسوفان است و از این رو می توان گفت موضوع این دو مفهوم هم به لحاظ ساختار و هم به لحاظ محتوای از اختلاف زیادی برخوردار است. این مقاله نشان می دهد که غفلت از حقیقت وجود و نگاه ماهوی به هستی- هستی مملو از اشیاء متباین و منفک از هم- منشاء ایجاد دو تصویر متفاوت معتزله و فلاسفه به مسئله معدوم، زیادت وجود بر ماهیت، نوع رابطه وجود و ماهیت و همچنین علم و فاعلیت الهی در ارتباط با ممکنات شده است.

تبلیغات