تاریخ معاصر افغانستان به علت ریشه دار بودن سنت های قبیله ای، کمتر شاهد تغییر و تحول در نظم موجود سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بوده است. با این وجود مقاطع خاصی از تاریخ این کشور به اصلاح گرایی نام گذاری شده که درآن اصلاح گران درپی تغییرات وضع موجودبودند.مشخصا دوره امان الله و دوره حکومت کمونیستی به علت گستره اصلاحات از اهمیت خاص برخوردار است. این نوشتار درصدد پاسخ به این سوال است که جایگاه شعیان افغانستان درجریان اصلاحات چه بوده و چه اهدافی را تعقیب می کردند؟ شیعیان افغانستان که از دیرزمان، تحت فشار همه جانبه حکومتها قرار داشتند وشیعه بودنشان بهانه برای این فشارها و ستم هابود، از هرتغییری که رفع تبعیض قومی و مذهبی را در پی داشته باشد، حمایت می کردندوحمایت از امان الله خان به جهت اقدامات وی در راستای رفع تبعیضات قومی و مذهبی، حمایت اولیه و نقش فعال در دوره حکومت کمونیستی به منظور رفع سیاست انحصارگرایانه قومی وقبیله ای و سرانجام پیشتازی شیعیان در عدالت خواهی اجتماعی در دوره پسا کمونیستی، از نمونه های بارزی این استقبال است. (فرضیه) هدف این نوشتار بررسی نقش و جایگاه شیعیان درجریان اصلاح گرای افغانستان(حمایت ازنظم جدیدتاپیشتازی در عدالت خواهی)می باشد.(هدف) دسترسی به این هدف،از طریق مطالعه اسنادی و روش تحلیلی میسر خواهدبود.(روش) راه برون رفت از مشکلات کنونی افغانستان، همچنان که شیعیان خواهان آنند، همزیستی مسالمت آمیز قومی و مذهبی بربنیاد عدالت اجتماعی استوارخواهد بود.(یافته)