مشروعیت در اصطلاح سیاسی به معنای پذیرش و فرمانبرداری آگاهانه و داوطلبانه مردم از نظام سیاسیو قدرت حاکم است. همه انواع نظام های سیاسی، نیاز به مشروعیت دارند؛ تا از یک سو ثابت نمایند که سلطه و حاکمیت ایشان بر حق و درست است و از سوی دیگر با آگاه نمودن زیر دستان از حقانیت خود، موجبات اطاعت سیاسی آنان را فراهم آورند. هر حاکمیتی در چارچوب شرایط عصر خود و با توجه به مذهب، فرهنگ، خلقیات وپیشینه جامعه، اصول خاصی را به عنوان مبنای مشروعیت ارائه می کند. مساله مهم در اینجا توان تلفیق این اصول باشرایط مختلف است. یکی از ابزارهایی که حکومت ها برای اعتبار بخشی به حاکمیت خود استفاده می نمودند، بهره گیری از اندیشه ها و عقاید سیاسی ایرانی در مورد جایگاه والای حکومت و لزوم اطاعت از حاکم بود. تیموریان(912- 771ق.) در جهت کسب مشروعیت به این اصل مهم توجه داشتند. این مقاله بر آن است تا مشروعیت حاکمیت تیموریان را بر مبنای اندیشه های ایرانی و در قالب عناوینی همچون؛ حقّ الهی حکومت، فرهمندی، تأیید الهی، تأثیر پذیری از آداب ملکداری پادشاهان ایرانی و... به روش توصیفی و تحلیلی و بر اساس اطلاعات کتابخانه ای بررسی نماید.