آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۸

چکیده

آلمانی ها همزمان با سلطنت رضاشاه پهلوی در ایران تبدیل به یکی از قدرت های اقتصادی مهم شدند. آنها که به دنبال فروش محصولات خود و تهیه مواد خام برای کارخانه هایشان بودند، ایران را علی رغم نفوذ ابرقدرت های بزرگ جهان ، که مانع اصلی ورود آنها به حساب می آمدند، به عنوان بازار هدف انتخاب کردند. حکومت ایران هم که می خواست از نفوذ انگلیس و شوروی در خاک خود بکاهد و علاقمند به نوسازی صنایع سنتی خود بود،از این روابط استقبال کرد. ملی گرایی سیاسی و وجود اشتراکات نژادی میان هر دو کشور هم به این مسئله کمک می کرد. آلمانی ها تمایل به فروش محصولات مختلف خود، از جمله کارخانه های صنعتی داشتند که ایران هم از آن استقبال می کرد. به همین دلیل بود که تعداد فراوانی از کارخانه های سبک و سنگین آلمانی به ایران فروخته شد؛ صنایع مختلفی مثل : صنایع نساجی، فولاد، ارتباطات، صنایع غذایی و بسیاری دیگر از کارخانه های کوچک و بزرگ که در مالکیت دولت یا سرمایه گذاران بخش خصوصی بود. در کنار این صنایع مدارس فنی با تدریس مدرسین آلمانی در ایران شروع به کار کردند که وظیفه آموزش نیروهای فنی را برعهده داشتند و می توانستند در انتقال تکنولوژی مؤثر واقع شوند. این سبک از روابط سیاسی اقتصادی توسط ایران آن سال ها کمتر تجربه شده بود و بطور کلی می توانست در قالب روابط برد –برد میان دو کشور به اقتصاد و توسعه صنایع هر دو کشور کمک کند. در تحقیق حاضر، با روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از اسناد و مدارک آرشیوی و کتاب ها و مطبوعات دوره مورد پژوهش، به بررسی فعالیت صنایع آلمان در ایران عصر رضاشاه پهلوی پرداخته شده است. هدف این پژوهش بررسی ورود و استقرار صنایع سبک و سنگین آلمانی و تأثیر آن بر نوسازی صنعتی ایران در دوره پهلوی اول است. این تحقیق به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که ورود صنایع آلمانی به ایران در عصر رضاشاه پهلوی چه تحول کمی و کیفی در جهت نوسازی صنایع سنتی ایران ایجاد کرد. جهت یافتن پاسخ این پرسش، ابتدا بطور کوتاه اوضاع ایران و آلمان پیش از برقراری این روابط تبررسی شده و پس از ورود به دوره مورد پژوهش ورود صنایع مختلف آلمانی به ایران، قراردادهای منعقد شده، انگیزه ها و موانع بین المللی این فعالیت ها مورد بررسی قرار گرفته است.

تبلیغات