بدون تردید رسمیت یافتن تشیع امامی همزمان با اولین پیروزی های شاه اسماعیل صفوی (905-930 ق) رخدادی پایدار و تأثیرگذار در آینده ی ایرانِ آن روزگار بود که موجبات دگرگونی ها و تحولات بسیاری را بویژه در عرصه ی سیاست خارجی فراهم آورد. به بیان دیگر، احیای هویت ملی ایرانی و رسمی کردن مذهب تشیع، صفویان را در مرزها با کشورهای سنیِ همسایه درگیر نمود. در این میان و به رغم اشتراکات دینی، بازرگانی و فرهنگیِ ایران و عثمانی، ظهور شاه اسماعیل و سیاست مذهبی وی، تیرگی روابط دو کشور را که توأم با جنگ و نبردهای شدید بود، به همراه داشت. این شرایط بویژه تفاوت و تباین مذهبی، موجی از مهاجرت ها بخصوص مهاجرت علما از عثمانی به ایران برای کسب دانش و سپس بازگشت به موطنشان و همچنین کوچ دانشمندانی از ایران به عثمانی را در پی داشت. در نتیجه افتِ فعالیت های فکری_علمی در نیمه اول عهد صفوی و به تَبع آن تا حدودی رونق علوم و ادبیات در حکومت عثمانی بوقوع پیوست. پژوهش حاضر با شیوه ی توصیفی تحلیلی، با اتکاء به منابع دست اول و تحقیقات جدید بر آن است تا به بررسی و تحلیل مناسبات فکری ایران و عثمانی تحت تأثیر سیاست مذهبی شاه اسماعیل اول بپردازد.