ابوالعباس احمدبن مستضئی، ملقب به الناصرلدین الله که دوران وی از همه خلیفگان عباسی طولانی تر بوده، درحوزه سیاست داخلی و خارجی کوشش هایی کرد که شوکت دیرین خلافت را هم چون روزگار نخست آن بازپس آرد. کشاکش ها ومنازعات جانشینی میان سلاجقه از یک طرف ، و توسعه طلبی دولت خوارزمشاهیان و اصطکاک آنان با دولت غوریان از طرف دیگر، فرصت طلایی برای تحقق آرزوی خلیفه به منظور بالابردن وزنه خلافت به عنوان عالی ترین منصب دیپلماسی درجهان اسلام فراهم کرد. او با تشکیل اتحادی با زنگیان و ایوبیان در مصر و شام علیه دشمنی مشترک، یعنی صلیبی ها، توانست ضمن استقرار نفوذ خلافت در آن ممالک، از آنان چون سد دفاعی در برابر مهاجمان مسیحی استفاده کند و با این کار و با آسودگی خاطر، با اسماعیله ایران و غوریان نیز علیه دولت خوارزمی متحد گشت و به مهار قدرت آنان برآمد. در این مقاله، نویسنده کوشیده، پس از ارزیابی حیات مذهبی و علمی الناصر، مجموعه اقدامات و تحرکات او را در دروان چهل وهفت سال خلافتش در حوزه سیاست داخلی و خارجی مبنی بر پیشبرد مقاصد سیاسی حکومت مورد بررسی قرار دهد.