سید حسن تقی زاده از فعالان و کنشگران سیاسی عصر مشروطیت و از رجال و کارگزاران سیاسی و شخصیت های علمی- ادبی دوران پهلوی بوده و به همین دلیل دیدگاه ها، نظرات و کنش های وی در عرصه های مختلف سیاسی و اجتماعی، از جمله عرصه برخورد با قومیت ها حائز اهمیت فراوانی است. در پژوهش حاضر رویکرد تقی زاده در قبال سیاست های قومی مورد کاوش قرار گرفته است. در پاسخ به پرسش چگونگی مواجهه تقی زاده با سیاست های قومی در ایران عصر پهلوی، مدعای اصلی نگارندگان مقاله این است که وی با وجود آنکه کارگزار سیستمی به شمار می آمد که سیاست های قومی همانندساز اجباری را اجرا می کرد، اما خود معتقد به نوع مسالمت آمیز آن بوده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که تعلق خاطر تقی زاده به مفاهیمی چون وطن پرستی، وحدت ملی و فرهنگی و عدم تشتت و همچنین دموکراسی، آزادی، اعتدال و تساهل، هدایتگر وی به سمت پذیرش همانندسازی قومی مسالمت آمیز بوده است. این رویکرد به ویژه در دیدگاه ها و کنش های تقی زاده در قبال گرایش های قوم گرایانه، سیاست های زبانی و نحوه مواجهه با ایلات و عشایر کاملاً نمایان است. این مقاله براساس نظریه همانندسازی «گوردون» که همانندسازی را در دو بُعد ساختاری و فرهنگی در جوامع چندقومیتی تحلیل می کند و با رویکرد توصیفی-تحلیلی براساس داده های جمع آوری شده از منابع مکتوب چون کتاب ها، مقالات، اسناد تاریخی و سایر منابع انتشاریافته به رشته تحریر است.