آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵

چکیده

کشف بقایای سه بنای شاخص از دورۀ هخامنشی در محدودۀ دشت برازجان تحت عنوان «چرخاب، سنگ سیاه و بردک سیاه»، فصلی تازه در مطالعات باستان شناسی کرانه های خلیج فارس و دورۀ هخامنشی گشود. کاوش در محدودۀ این سه بنا طی دو دوره در دهۀ 1350 و 1380 ش. منجر به آشکار شدن بخش های مختلف و اجزای معماری آن ها گردید. وجود عناصر برجستۀ معماری هخامنشی از جمله: تالار ستون دار مرکزی، ایوان های ستون دار جانبی و پایه ستون های سنگی، درکنار موقعیت استقراری کاخ های مزبور در پهنۀ دشت و حاشیۀ رودخانه های دائمی دالکی و شاپور و رودخانۀ فصلی آردو، ضمن طرح پرسش های کلی درخصوص ساختار فضایی هریک از این کاخ ها، بستری مستعد جهت ارائۀ نظریات جدید درمورد چگونگی و چرایی انتخاب مکان و احداث یک بنای حکومتی در دورۀ هخامنشی را فراهم ساخت. محدودیت کاوش های صورت گرفته در محدودۀ بناهای مذکور، موجب کمبود و بعضاً نقص اطلاعات از کیفیت پراکنش فضایی آن ها گردیده است؛ بر همین اساس و به منظور پُر شدن خلاء اطلاعاتی موجود، محوطۀ چرخاب برازجان باتوجه به حجم بالای رسوبات سیلابی نهشت یافته (حدود 5/1 متر) و عدم امکان دسترسی سهل و آسان به لایه های فرهنگی دورۀ هخامنشی در آن، برای مطالعه با استفاده از روش های نوین در باستان شناسی از جمله بررسی «آرکئوژئوفیزیک» انتخاب شده تا نتایج حاصل از آن مبنای کاوشی هدفمند در پیرامون بنای اصلی کاخ قرار گیرد؛ به این منظور در وهلۀ نخست، جبهۀ غربی و شمال غربی بنا به وسعتی بالغ بر 13 هکتار، با روش مغناطیس سنجی مورد بررسی آرکئوژئوفیزیک قرار گرفت و باتوجه به پراکندگی آنومالی های آشکار شده، موقعیت های مکانی مشخصی برای حفر گمانه و کاوش درنظر گرفته شد. پژوهش حاضر با تمرکز بر خلاء مطالعاتی مذکور، دست مایۀ قرار دادن نتایج حاصل از بررسی آرکئوژئوفیزیک صورت گرفته در محدودۀ پیرامون کاخ چرخاب و یافته های باستان شناختی به دست آمده از کاوش متعاقب آن، به بررسی کیفی پراکنش آثار هخامنشی در محدودۀ بنای این کاخ می پردازد؛ بر همین اساس، کاوش های صورت گرفته در این بخش، یافته های منقول و غیرمنقول جدیدی از دورۀ هخامنشی را به دست داده که با یافته های باستان شناختی کاخ چرخاب متفاوت بوده، اما قابل قیاس با نمونه های مشابه به دست آمده از کاخ های سنگ سیاه و بردک سیاه شهرستان دشتستان و کاخ اختصاصی کورش (کاخ P) در مجموعۀ پاسارگاد است.

تبلیغات