آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۷

چکیده

نفوذ زنان در تصمیمات حکومتی و ستیز پنهان و آشکار آنان در موضوع جانشینی، نقشی مهم در تثبیت حکومت قراختائیان و همچنین ضعف و زوال آن داشته است. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی، قدرت و نفوذ سه تن از زنان تأثیرگذار در تاریخ قراختائی، اوکه خاتون، ترکان خاتون و پادشاه خاتون را در چارچوب نظری «نظریه قدرت استیون لوکس» که ستیز بالفعل را به عنوان عنصر تعیین کننده قدرت معتبر نمی داند، مورد واکاوی قرار داده است. چگونگی نفوذ و اِعمال قدرت زنان در موضوع جانشینی حکومت قراختائیان، پرسش اصلی این نوشتار است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مداخله زنان در قالب استراتژی عدم ستیز و اِعمال نفوذ با بهره گیری از رفتارهای سیاسی مختلف، مانند ازدواج های سیاسی، اغواء، تطمیع، تبلیغات، مانور سیاسی و غیره در انتقال قدرت مؤثر بوده است.

تبلیغات