انسجام (Cohesion) یکی از شاخه های علم زبان شناسی است که متون مختلف را از لحاظ ساختار و معنا بررسی می کند. انسجام در ابزار های نظام زبانی همچون ارجاع، حذف، جانشینی و ربط، که درون خود زبان قرار دارد، نهفته است. این مقاله با اتخّاذ رویکرد تحلیلی توصیفی به ارزیابی حضور مؤلفه های انسجام دستوری غیرساختاری در متن خطبه 175 و ترجمه های جعفری، شهیدی و فقیهی می پردازد. از این جستار، میزان پایبندی مترجمان به بازتاب این مؤلفه های انسجام بخش بررسی و در نهایت این نتیجه حاصل شد که در میان مؤلفه های یاد شده، ترجمه فقیهی در سایه حرکت نزدیک با متن اصلی و با گزینش برابر نهادهایی مناسب، توانسته تا حد بسیار زیادی انسجام موجود در متن اصلی را در ترجمه بازتاب دهد. در عین حال مشاهده شد که مترجمان در برخی موارد متأثر از عواملی چون شیوه خاص مترجم و پتانسیل زبانی- دستوری زبان مقصد در یافتن برابر نهادها دچار لغزش شده اند.