در این مقاله با تکیه بر تفکیکِ میانِ حوزه هایِ معرفتیِ وجودشناسی، خداشناسی و جهان شناسی، موضوعِ جمعِ نقیضین در اندیشه یِ ابوسعید خرّاز و ابن عربی تبیین می گردد. جمعِ اضداد در شناختِ خداوند در اندیشه یِ ابوسعید خرّاز و بسط و انتقالِ آن توسّطِ ابن عربی به جمعِ نقیضین که وی از آن به هو لا هو تعبیر کرده است، بنیاد اساسیِ اندیشه یِ ابن عربی است، و هیچ حوزه ای از تاثیر آن خالی نیست، بلکه محوریّتی آن به گونه ای است که، موضوعِ هو لا هو از مقامِ ذات الهی آغاز گشته، در تمامیِ مراتب وجود، بسط می یابد. مهمترین جنبه یِ این اندیشه را می توان در مساله یِ خیال نزد ابن عربی یافت، چه آنجایی که از خیال برای شناختِ تشبیهیِ خداوند سخن می گوید و چه خیال به منزله یِ تناقضِ متحقّق در سه مرتبه یِ ماسوی الله، عالمِ میانیِ خیال و خیال به مثابه امری میانِ حس و عقلِ انسان صغیر؛ و همزمان قوه بشری خیال، که ذیلِ جهان شناسی ابن عربی بیان می گردد. بدونِ فهم خیال در اندیشه یِ ابن عربی نه به شناختِ خداوند می توان نائل شد و فهمِ محصّلی از وحدتِ وجود ابن عربی یافت و نه چیستیِ وجود عالم، به عنوانِ امرِ متناقضِ متحقّق در پرتو افکنده می شود.