آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۳

چکیده

داشتن فرزند دارای اختلالات عصبی-تحولی، می تواند فرایند شناختی، روان شناختی و هیجانی مادران را نیز متأثر سازد که ضروری است با به کارگیری درمان های روان شناختی مناسب نسبت به کاهش این آسیب ها اقدام شود. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی واقعیت درمانی گروهی بر تنیدگی و بار روانی مادران دارای فرزند دچار اختلالات عصبی-تحولی انجام گرفت. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مادران دارای فرزند دچار اختلالات عصبی-تحولی شهر اصفهان در سال تحصیلی 98-1397 بودند که فرزندان آن ها در مدارس استثنایی حضور داشتند . در این پژوهش تعداد 30 مادر دارای فرزند دچار اختلالات عصبی-تحولی با روش نمونه گیری غیر تصادفی داوطلبانه انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 15 مادر ) . گروه آزمایش واقعیت درمانی گروهی (گلاسر، 2003) را طی دو ماه و نیم در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورداستفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه تنیدگی ( کوهن و همکاران، 1983 ) و پرسشنامه بار روانی (زاریت و همکاران، 1980) بود. داده ها به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که واقعیت درمانی گروهی بر تنیدگی و بار روانی مادران دارای فرزند دچار اختلالات عصبی-تحولی تأثیر معنادار دارد (0001/0 > p ). بر این اساس می توان نتیجه گرفت که واقعیت درمانی گروهی می تواند جهت کاهش تنیدگی و بار روانی مادران دارای فرزند دچار اختلالات عصبی-تحولی مورداستفاده قرار گیرد.

تبلیغات