آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۲

چکیده

پس از آنکه در دهه های اخیر، شماری از روان شناسان به حضور برجسته رنگ ها در زندگی نوع بشر توجّه کردند، استفاده هدفمند از این عنصر در ادبیّات فزونی گرفت. البتّه، به دلیل حضور اثرگذار رنگ در زندگی روزمره آدمی، شاهد بازتاب آن در متون کلاسیک ادبی نیز، هستیم. در مقاله حاضر، کارکرد رنگ ها در منظومه ویس و رامین گرگانی و داستان تریستان و ایزوت از ژوزف بدیه با رویکرد تطبیقی و روش توصیفی- تحلیلی مقایسه شده است. پربسامدترین رنگ در سروده فخرالدّین، سیاه و در اثر بدیه، سیاه و سرخ بوده است. کارکرد مشترکی که در همه رنگ ها دیده می-شود، جنبه توصیفی است. همچنین، تشریح شرایط زیستی و روانی شخصیّت ها، القاء عواطف درونی و عینیّت بخشی به مفاهیم انتزاعی به کمک رنگ ها صورت گرفته است. با وجود کارکردهای مشترک رنگ ها در دو اثر، نقاط افتراق نیز، وجود دارد. در منظومه فخرالدّین اسعد، رنگ سرخ نشان دهنده سرزندگی و شادکامی و شرم و حیا است. در تریستان و ایزوت، تشریح مفهوم اراده و در ویس و رامین، بیان شادابی و سرزندگی شخصیت ها از کارکردهای متفاوت رنگ سبز بوده است. در ویس و رامین، بیان وضعیّت نامناسب جسمی و در تریستان و ایزوت، القای حسّ آرامش و اطمینان، به کمک متعلقات رنگ آبی تشریح شده است. در مجموع، رنگ های به کار رفته در دو داستان، غیرنمادین، صریح و مستقیم و فاقد لایه های متعدّد معنایی هستند که این موضوع بیانگر نگرش واقع گرا و عینیّت طلب دو ادیب است.

تبلیغات