تناسب و هماهنگی بین شاکله های شعری و گره خوردگی آن با محتوا و استفاده حداکثری از ظرفیّت ها و ظرافت های ادبی درگستره وسیعی می تواند تصاویر احساسات را از «این نه آنی» به «این همانی» ارتقا دهد. بر اساس همین رویکرد، هدف جستار پیش رو، تحلیلی است بر این که چگونه میر سیّد علی همدانی در چهار حیطه موسیقایی، از رهگذر تصویرسازی های ادبی، مطابق با معیارهای زیبایی شناسانه انواع موسیقی، نظام اندیشگی عرفانی خود را عرضه کرده است؟ و امکانات زبانی و بیانی را در خدمت ارائه جهان بینی خاصّ عرفانی و بیان تصویرسازی های بررُسته نه بربسته و بازسازی و بازنمایی محورهای مختلف تفکّر خود، به کار گرفته است؟ در زمینه موسیقی بیرونی (وزن)، با توجه به ترکیب مدبّرانه اوزان و رعایت تناسبات خاصّ آوایی آن ها، می توان او را شاعر «بحر رمل» دانست. در حوزه موسیقی کناری (قافیه و ردیف)، تقارن دیداری و شنیداری همسو و تقویت کننده محور عمودی است و به صورت مضمر، با تصویرسازی بدیعی، برجسته سازی مفاهیم و نزدیک شدن به وحدت با خواننده، در القای مفاهیم می کوشد. موسیقی درونی با محوریّت تکرار، پژواک مفاهیم را در ذهن مخاطب برجسته تر می نماید و موسیقی معنوی با آمیزش مفاهیم همراه با شگردهای بلاغی و گریز از زبان متعارف، خواننده را از رهگذر درک هنری به لذّت ادبی رهنمون می شود. روش پژوهش حاضر، توصیفی و داده ها با استفاده از شیوه تحلیل محتوا، بررسی شده است.