سه رویکرد انحصارگرایی، شمول گرایی و کثرت گرایی دینی تلاش دارند تا پاسخی عقلانی به پرسش از حقانیت معرفت شناختی و نجات شناختی ادیان تدارک ببینند. مشکلات این سه رویکرد، زمینه لازم را برای رویکرد حقانیت تشکیکی ادیان فراهم می کند که در آن همه ادیان و پیروان آنها بطور تشکیکی و سلسله مراتبی از حقانیت معرفت شناختی و نجات شناختی برخوردار هستند. به نظر می رسد مولوی نیز با نظر به گرایش عرفانی خود از دیدگاه حقانیت تشکیکی ادیان حمایت می کند. مبانی و اصول نگرش تشکیکی مولانا به حقانیت تشکیکی ادیان را می توان در مواردی چون وحدت متعالی ادیان، واقعیت کثرت خارجی ادیان، تفاوت گذاری بین دین و شریعت، تفاوت های راه حق از باطل و اسلام تجلی دین و شریعت برتر و پیامبر اسلام الگوی رسول خاتم و متعالی ملاحظه کرد. مجموعه این موارد نشان می دهد که مولوی نگرشی تشکیکی به ادیان الهی و بعضا غیرالهی دارد که در آن همه ادیان به تناسب بهره مندی شان از حقیقت مطلق، واجد حقانیت و منجر به رستگاری و نجات هستند. ضمن اینکه لازمه منطقی پذیرش حقانیت تشکیکی ادیان، اقبال به دین اسلام بعنوان آخرین و کامل ترین دین و رسول گرامی اسلام بعنوان آخرین و بهترین و کامل ترین انبیاء الهی است. در این رویکرد، برتری و کمال دین خاتم و رسول آن، به معنای نفی وجوه مثبت ادیان پیشین نیست، بلکه تاکید می شود که این دین و رسول آن ضمن اینکه کمالات ادیان و انبیاء قبلی را دارند، واجد کمالات جدیدی هستند که در آنها نیست، که همین ویژگی مبین عقلانیت رویکرد حقانیت تشکیکی ادیان است.