آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۶

چکیده

یکی از مهم ترین مسائل معرفت شناختی حوزه فلسفه اخلاق، مسئله توجیه گزاره های اخلاقی است. در باب توجیه گزاره های اخلاقی، نظریات متفاوتی از منظر فیلسوفان اخلاق ارائه شده است. از میان این نظریات، دو نظریه وجدان گرایی و شهودگرایی به صورت ظاهری بیشترین شباهت را به هم دارند. وجدان گرایان اخلاقی معتقدند: برای انجام امور اخلاقی نیاز به تفکر منطقی نیست؛ بلکه وجدان به تنهایی انسان ها را به اعمال اخلاقی دعوت می کند. از سوی دیگر، شهودگرایان نیز چنین ادعایی را با بیان دیگری مطرح می کنند. این دو نظریه، با تمام شباهت هایی که به هم دارند، به علت اختلاف در معناشناسی، اختلافاتی در معرفت شناسی گزاره های اخلاقی دارند. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، نظریات ژان ژاک روسو سردمدار وجدان گرایی و جی ای مور سردمدار شهودگرایی را بررسی کرده و به نقد آن پرداخته است. حاصل این پژوهش این است که نظریات وجدان گرایی روسو و شهودگرایی مور در مسئله توجیه گزاره های اخلاقی، از سه منظر با یکدیگر اختلاف دارند. ابتدا آنکه اگرچه هر دو فیلسوف به عنوان درون گرایان معروف اند، روسو وجدان را یک حس درونی معرفی می کند، ولی مور شهود را مشاهده عقلانی می داند و تأکید دارد که شهود، حسی نیست. افزون براین، شهود و وجدان در دائمی بودن یا نبودن و طبیعی بودن یا نبودن، اختلافاتی نیز دارند.

تبلیغات