آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۱

چکیده

در فضای پسا جنگ سرد، الگوی ژئوپلیتیک و عملی مقامات سیاسی و امنیتی آمریکا بر این مبنا تدوین شد که نباید فضای لازم برای ظهور تهدیدات بالقوه فراهم شود. به همین جهت گفتمان سازی ژئوپلتیکی به عنوان ابزار اصلی در سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا نمود واقعی به خود گرفت و آمریکایی ها «اسلام سیاسی» را به عنوان نماد تروریسم معرفی نمودند. در این راستا گفتمان سازی ژئوپلیتیکی آمریکا با فعال سازی استراتژی جنگ پیش دستانه برای تحقق منافع ژئوپلیتیک یعنی مداخله گرایی، مبارزه با تروریسم، یکجانبه گرایی و منازعه ایدئولوژیک اجرایی شد که می توان از آن با عنوان راهبرد ژئوتروریسم نام برد. به عبارت بهتر، قالب های معنایی و گفتمانی جدیدی بعد از جنگ سرد توسط ایالات متحده جهت دشمن سازی و دگرسازی صورت گرفت که این مسئله به ظاهر مبارزه با خشونت و تروریسم را در سرلوحه برنامه های ژئوپلیتیک جهانی این کشور قرار داد. لذا سوال اصلی این پژوهش عبارت از این است که میان ژئوتروریسم و گفتمان مبارزه با تروریسم امریکا در نظم پسا جنگ سرد چه ارتباطی وجود دارد؟ فرضیه پژوهش عبارت از این است که: «ژئوتروریسم بستر گفتمان سازی و مبنای سیاست راهبردی آمریکا در فضای پساجنگ سرد است که از طریق آن به مبارزه با تروریسم بنیادگرا و دشمن تمدن غرب(اسلام)، به عنوان دگر ایدئولوژیک خود پس از سقوط شوروی پرداخته است و از طریق آن در پی تحقق مطالبات استراتژیک خود بویژه در منطقه غرب آسیا بوده است.»

تبلیغات