ازآنجاکه سطح توسعه کشورها، تابعی از شاخص های کیفیت گروه های گوناگون جمعیتی است، بی تردید توسعه متعادل و پایدار بدون مشارکت زنان که نیمی از جمعیت کشورها را تشکیل می دهند، امکان پذیر نیست. زن در جایگاه انسان، محور توسعه و از ارکان اساسی آن است و توسعه ایدئال، توسعه ای است که موقعیت انسانی و طبیعی زن را لحاظ کرده و تفاوت های او را با مرد نادیده نگیرد و نقش های متناسب با ویژگی های او را در نظر بگیرد؛ اما در حال حاضر، جایگاه و نقش کنونی زنان نسبت به وضعیت مطلوب و آرمانیِ مورد تأکید در فرهنگ دینی فاصله بسیار دارد. ازجمله راهکارها در جهت تغییر این شرایط، نظریه پردازی در خصوص مشارکت زنان در عرصه پیشرفت و توجه به ظرفیت آن ها در سیاست گذاری های کلانی همچون سند الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت است. الگویی که برخلاف نمونه های غربی آن، نباید صرفاً به ابعاد مادی پیشرفت نگاه کند، بلکه ضروری است تا همه ابعاد وجودی زن مسلمان و نقش های عام و خاص او در فرایند پیشرفت را مدنظر قرار دهد. در این مقاله، تلاش شده تا با تبیین مبانی دینیِ جایگاه جنسیتی زن، زمینه توجه به جایگاه و نقش زنان در تدوین الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت فراهم گردد و از این طریق، زمینه طرح شاخص ها و معیارهای صحیح و منطبق با مبانی دینی و فرهنگی برای سیاست گذاری های کلان در برنامه های کشور ایجاد شود. در این تحقیق، پس از جمع آوری داده ها از طریق اسناد کتابخانه ای از روش تحلیل کیفی و عقلی جهت تحلیل و تبیین داده های مستخرج از منابع دینی استفاده می شود.