پژوهش حاضر با هدف تبیین مفهوم وحدت و همگرایی به جمع بندی و ارزیابی آراء و اندیشه های تفسیری علمای مسلمان بویژه شیخ عبدالجلیل قزوینی در قرن پنجم هجری می پردازد. طرح این موضوع در عصری است که اختلافات و منازعات مذهبی فراوانی میان شیعیان و اهل سنت دراقصی نقاط مختلف سرزمین های اسلامی مطرح بوده و متفکران مسلمان را بدین اندیشه وا داشت که بسیاری از مسائل و نظریات تفرقه افکنانه و اختلاف برانگیز مذهبی را از میان بردارند و اندیشه های همگرایانه و تلاش های مصلحانه در راه نزدیک کردن فرق و مذاهب اسلامی را جایگزین نمایند. شیخ عبدالجلیل قزوینی یکی از نخستین متفکران شیعی بود که به شکل جدی و تئوریک به بحث همگرایی و تقریب مذاهب پرداخت. تلاش های عقل گرایانه وی این تسامح و تساهل و همگرایی را رونق بخشید، ایشان با توجه مسائل سیاسی و درک شرایط حکومتی در عصر غیبت، همکاری مشروط با حکومت و حل منازعات اعتقادی در راستای مفهوم امت واحده روابط حسنه ای برقرار کردند، که تعالی علمی مسلمانان در این دوره از نتایج تلاش های آنان بوده است. طرح اینگونه دیدگاه بعدها به جهت حفظ مکتب تشیع مبنای تلاش ها و عملکرد بسیاری از علما و متفکران مسلمان در ادوار دیگر قرار گرفت. پژوهش حاضر درصدد است با روش توصیفی-تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه ای، دیدگاه های ایشان را به جهت همگرایی و تقریب، از طریق طرح مسائل و مشترکات اعتقادی، نقد عقاید افراطی فرق اسلامی، برگزاری مناظرات، پاسخگویی به شبهات حدیثی- فقهی و اتهامات علیه شیعه و.. تبیین نماید. فرضیه تحقیق آن است که شیخ عبدالجلیل قزوینی با درک شرایط سیاسی- اجتماعی، نظریه احیاء همگرایی و تقریب مذاهب اسلامی را کاربردی برای حل بحران تبیین کردند.