در هر جامعه ای منابع مشروعیت باتوجه به سنت های حاکم بر آن جامعه توجیه می شود؛ شاه پس از رسیدن به مقام شاهی در ایران باستان به جای یک موجودیت عینی و مادی، به یک موقعیت مثالی و معنایی می رسد و در این تحول به منظور بازتاب مفاهیم لازم است تا بدن مادی او بازتابی از مفاهیم مثالی باشد که در این مقام قرار دارد. «فرّه ایزدی» به عنوان یکی از مفاهیم مثالی ، باعث شکل گیری یک گفتمان حول بدن شاه می گردد که در آن نوعی برتری درجهت افزایش قدرت و مشروعیت است. پرسش های این پژوهش عبارتنداز: چگونه بدن مادی در مناسبات قدرت به بدنی آرمانی بدل می شود که برای مردم باورپذیر است؟ 2- چگونه گفتمان بدن آرمانی شاه در ادبیات و هنر آن دوره بازتاب داشته است؟ مسألۀ اصلی این است که چه شاخصه هایی در مشروعیت شاه نقش داشت که باعث تمایز و برتری بدن مادی شاه در مناسبات قدرت به بدن آرمانی و مشروعیت آفرین می شد. به همین منظور در این مقاله به شیوۀ اکتشافی، جنبه های مختلفی از کارکردهای بدن شاه هخامنشی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و چگونگی روند شکل گیری گفتمان بدن آرمانی شاه بررسی، و شناختی هرچه عمیق تر به نوع نگرش قدرت درجهت کسب مشروعیت است. هدف از این پژوهش، واکاوی گفتمان بدن شاه هخامنشی در قالب رفتارهای کنش مند، ازطریق کندو کاو در منابع نوشتاری و تصویری است. فرضیۀ پژوهش بر این اصل استوار است که آنچه به عنوان گفتمان حول محور بدن شاه شکل گرفته، برگرفته از تاریخ اساطیر ایران در غالب مجموعه ای از کارکردهای نمادین در بدن آرمانی شاه هخامنشی بازتاب پیدا کرده است. یافته ها و نتایج نشان می دهد که همۀ این مجموعه ها وانموده هایی هستند که مفاهیم سه گانۀ بدن شاه فرهمند، جنگجو و برکت بخش را درجهت منافع قدرت افزایش داده است.