آنچه که در این مقاله با عنوان جایگاه دین و روحانیت در نظام آموزشی و دوره پهلوی اول مورد بررسی قرار گرفت حاوی مطالبی است که نحوه و چگونگی برخورد پهلوی اول نسبت به روحانیت در عرصه آموزشی و جایگاه دین در برنامه ریزی و محتوای کتاب درسی را نشان می دهد. با توجه به اینکه حاکمیت در این زمان درصدد نوسازی نظام آموزشی مبتنی بر ناسیونالیسم باستان گرا و سکولاریسم غرب گرا بوده دستگاه فرهنگی رژیم پهلوی درصدد برآمد تا حضور روحانیت در نظام آموزشی را کاسته و در برنامه ها و محتوای متون درسی دینی محدودیتهایی را برای آنها به وجود آورد. ایجاد هویت جدید ایرانی براساس توجه به نهادهای زیربنایی همچون نظام آموزشی مهم ترین رویکرد رژیم پهلوی اول در همسان سازی توده با حاکمیت است که در این راستا ملی گرایی افراطی و تجدد گرایی با الگوی غربی مهم ترین شاخصه های نظری رژیم پهلوی اول بوده است. همانطور که گفته شد نظام آموزشی مهم ترین عرصه اجرایی شاخصه های مطروحه ایدئولوژی متجدد رژیم بوده و برای رسیدن به مولفه های نظری مهم ترین اقدامش کاستن نقش روحانیت در نهاد تعلیم و تربیت و برنامه درسی دینی در کتب درسی و برنامه های آموزشی بوده است.