رمزپردازی از روش هایی است که در فرهنگ و تمدن های مختلف برای انتقال معانی مختلفی نظیر معانی متافیزیکی مورد استفاده قرار گرفته و در عرصه فرهنگ و تمدن اسلامی نیز دارای سابقه بوده است. در حکمت اشراقی سهروردی و هم چنین تعالیم عرفا می توان رمزپردازی را به شکل گسترده ای مشاهده کرد. با توجه به این که شیوه رمزپردازی مبتنی بر نوعی هستی شناسی خاص است؛ لذا این پژوهش در پی یافتن پاسخ این سؤال است که: آیا مبانی هستی شناختی حکمت متعالیه صدرایی که از مکاتب برجسته در حکمت اسلامی است، با رمزپردازی تناسب دارد و می تواند به عنوان پشتیبان نظری آن قرار گیرد؟ این مبانی کدامند؟ به نظر می رسد مبانی هستی شناختی حکمت متعالیه به خاطر بررسی های عمیق و دقیق پیرامون وجود، می تواند به عنوان مبنای نظری رمزپردازی قرار گیرد. در این پژوهش به اهم این مبانی مانند اصالت و تشکیک وجود، حمل حقیقت و رقیقت و وجود رابط اشاره شده است که هر یک به نحوی مبیّن رمزپردازی است. این مبانی چارچوبی را فراهم می نمایند که بر اساس آن رمزپردازی دارای بنیانی قوی و عقلانی خواهد بود و هم چنین ملاک و معیاری وجودی را برای ارزیابی و تشخیص رمزپردازی های صحیح و عقلانی در اختیار قرار می دهد.