هدف مقاله حاضر؛ بررسی، تبیین و تعیین میزان تأثیر نظام آموزش وپرورش کشور بر توسعه اقتصاد مقاومتی مبتنی بر تعلیم وتربیت اسلامی است. برای این منظور، از روش تحقیق آمیخته اکتشافی استفاده شده است. ابتدا با بررسی ادبیات تحقیق و فیش برداری کتابخانه ای و سپس تجزیه وتحلیل آن و کدگذاری باز و محوری، مفاهیم مرتبط با نظام آموزش وپرورش و اقتصاد مقاومتی شناسایی شد، سپس ازطریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان حوزه تعلیم وتربیت و اقتصاد مقاومتی، مفاهیم و مقوله های محوری مرتبط با توسعه اقتصاد مقاومتی جمهوری اسلامی ایران شناسایی شد. یافته های بخش کیفی تحقیق نشان می دهد که نظام آموزش وپرورش کشور به کمک متغیرهای میانجی (اقتصاد مردم پایه، اقتصاد دانش بنیان، فرهنگ عمومی و سبک زندگی) می تواند به توسعه اقتصاد مقاومتی، منجر شود. سپس برای انجام مرحله کمّی پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. در بخش کمّی با بهره گیری از مدل انعکاسی به تحلیل عاملی تأییدی پژوهش پرداخته شد. آزمون مدل های اندازه گیری انعکاسی ازطریق، آزمون پایایی مدل اندازه گیری، روایی همگرا و روایی واگرا مورد تبیین قرار گرفت. درادامه، میزان اثرگذاری متغیرها (اثر مستقیم و اثر غیرمستقیم) با بهره گیری از نرم افزار پی ال اس صورت گرفته است. یافته ها نشان می دهد که نظام آموزش وپرورش ازطریق متغیرهای میانجی رابطه مثبت و معنی داری با توسعه اقتصاد مقاومتی پیدا می کند.