هدف مقاله حاضر، نقد و بررسی کتاب «نگاهی دوباره به تربیت اسلامی، جلد اول» اثر آقای دکتر خسرو باقری است. روش مورد استفاده در نقد کتاب، نقد درونی بود و در این زمینه، کتاب در سه حوزه روش شناختی، ساختاری و محتوایی مورد بررسی قرار گرفت. در نقد روش شناختی، سه محور: عدم توجه قابل قبول به ارکان دینی در فهم رویکرد دین به «تربیت»؛ تأکید بر مبانی انسان شناختی و غفلت از سایر مبانی موردتوجه در جریان «تربیت اسلامی» و تفکیک «تعلیم» و «تربیت» و پذیرش اصالت برای هریک از آنها، مورد بررسی قرار گرفت. در نقد ساختاری، سه محور: بررسی ربط منطقی فصول، اصرار به مرحله بندی سنی در تربیت و تحلیل و ترکیب نامناسب ویژگی های انسان بررسی شد و در بخش محتوایی دو محور، تحدید تعریف «تربیت» و انحراف از معنای توافقی تربیت و خَلط میان «تربیت» و «اخلاق» مورد تحلیل و نقد قرار گرفت. یافته های مطالعه انتقادی کتاب نشان داد، به رغم اینکه ظاهراً الگوی جدید و بدیعی در پرداختن به تربیت، مطرح شده است، اما محدودیت های موجود در حوزه روش شناختی و الگوی مورداستفاده مؤلف در کشف تعریف تربیت و صورت بندی آن، نشان دهنده آن است که نه تنها نوآوریِ کارآمدی صورت نگرفته است، بلکه با نگاه محدود به عناصر مؤثر در تربیت و خَلط میان دو حوزه «تربیت» و «اخلاق»؛ کارکردهای دقیق «تربیت» نیز با چالش مواجه شده است، به طوری که مزیت های رقابتی آن برای گفتگو با رویکردهای رقیب در دنیای معاصر را به شدت با چالش مواجه نموده است.