این مقاله با استفاده از روش تحلیلی تاریخی و با استناد به منابع کتابخانه ای در پاسخ به پرسش های متنوع درباره علل بروز قحطی و بحران نان در دوره مظفری، این فرضیه را مطرح می نماید که علاوه بر خشکسالی و بلایای طبیعی، مهم ترین عاملِ بروز بحران نان عوامل سیاسی و اجتماعی و ناتوانی حکومت در مدیریت صحیح بازار داخلی و سوءاستفاده بعضی از حکومتگران از شرایط به وجودآمده بود. این مسئله خود پیامدهای ناگواری ازجمله رکود دادوستد و تجارت، کاهش شدید کشت و زرع، شیوع بیماری های واگیردار، مهاجرت، مرگ ومیر و ناامنی را درپی داشت. به همین دلیل شاهد اعتراض های شهریِ گوناگون و مستمری در دوره مظفری هستیم. دستاوردهای پژوهش نشان می دهد که مشکلات اقتصادیِ عصرِ مظفری اساس جامعه و حکومت وابسته به آن را با چالش شدید و تغییرات بنیادین مواجه ساخت.