آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۹

چکیده

پارادایم های رفتار رأی دهی تا دهه های اخیر در پی نشان دادن نسبت بین متغیرهای اجتماعی و اقتصادی و رأی بودند. نظریه های اقتصادی و پاردایم های عقلانی اگرچه رأی را نتیجه محاسبه و کنش عقلانی می دانند ولی همچنان بر اهمیت رأی طبقاتی پافشاری می کردند. زیرا آریش نیروهای سیاسی در بیشتر جوامع بر محورِ شکاف اجتماعی و اقتصادی چپ وراست قابل فهم بود. اما در دهه های اخیر با اهمیت یافتن روزافزون «سرمایه فرهنگی» در مناسبات اجتماعی، رأی طبقاتی و اقتصادی در برابر رأی جدیدی به نامِ «رأی فرهنگی» در حال عقب نشینی است. این رأی خود ریشه درجابجا شدن شکاف های سنتی چپ و راست داشته و این شکاف دیرین و سنتی را متاثر از خود کرده است. خاستگاه رأی فرهنگی نیازهای معنوی و تلاش برای دسترسی بیششتر به کالاهای فرهنگی است. رأی فرهنگی به جای اینکه بازتاب وضعیت موجود اقتصادی باشد نماد رویاهای بشر برای رسیدن به هویت انسانیِ انسان است. رأی فرهنگی به معنای فاصله گرفتن از جنبه های مادی (حیوانی) زندگی و توجه بیشتر به ابعاد انسانی و فرامادی زندگی بشری است. آزادی های فردی، بهره مندی از تولیدات فرهنگی و تلاش برای افزایش سرمایه ها و داشته های فرهنگی و نمادین محرک اصلی رأی دهنده فرهنگی در جهان پسامادی است. در این مقاله چگونگی و چرایی پیدایش رأی فرهنگی و تحولات ساختاری شکافهای سنتی چپ و راست بررسی می شود. ویژگی های «رأی فرهنگی» و نقش سرمایه های فرهنگی و نمادین در آرایش نیروهای سیاسی در این مقاله موضوع اصلی سخن است. برای نشان دادن گذرِ از رأی طبقاتی به رأی فرهنگی، انتخابات 2017 فرانسه و به ویژه رأی طبقه کارگر در این انتخابات تحلیل خواهد شد.داده های مربوط به نتایج انتخابات ریاست جمهوری فرانسه در سال 2017 و نظرسنجی های انجام شده به وسیله موسسات معتبر در این کشور مبنای تحلیل در این نوشتار است. این یافته ها در چارچوب نظریه «تمایز و سرمایه نمادین پیربوردیو» برای نشان دادن اهمیت «رأی فرهنگی» تحلیل و ارزیابی خواهند شد.

تبلیغات