مطالعه حاضردر قالب سنت روش شناختی کیفی، با الهام از روش داده بنیاد و رویکرد تفسیری، تلاش می کند تا ابعاد خشونت فرزندان علیه والدین را به عنوان موضوعی که غالباً از سوی والدین پنهان نگه داشته می شود، شناسایی کند. یافته ها نشان می دهد، ولی آزاری نه تنها به لحاظ شیوع بلکه با در نظر گرفتن علل، بستر شکل گیری و تبعات آن، موضوع اجتماعی بسیار مهمی است. بر اساس مصاحبه های عمیقی که با 40 نفر از والدین تهرانی انجام شد، تجربه آنها از خشونت فرزندان مورد واکاوی قرار گرفت. داده ها حاکی از آن است که مصادیق ولی آزاری در سه دسته خشونت عاطفی، مالی و فیزیکی قابل دسته بندی و راهکارهای والدین در مقابل این پدیده در دو دسته فعالانه و منفعلانه قابل ارائه است. همینطور انواع واکنش های والدین به خشونت فرزندان علیه خودشان تحت عناوین "واکنش های معطوف به خود"، واکنش "معطوف به طرف مقابل" و واکنش "معطوف به شخص سوم" قابل صورت بندی است. دلایل این خشونت ها در سه سطح خُرد، میانه و کلان قابل بررسی هستند که به نوبه خود می توانند تبعاتی برای فرد و خانواده به همراه داشته باشند. در پایان، یافته های تحقیق در یک مدل مفهومی نمایش داده شدند. گر چه انجام این تحقیق می تواند در بسط نظری حوزه خشونت های خانگی سهیم باشد اما در عین حال به علت محدود بودن حجم نمونه، نتایج قابلیت تعمیم پذیری ندارند.