بحث از حکمت عملی، پرداختن به اساسی ترین پرسش های فلسفی انسان است. سؤال از اینکه «چه می توان کرد؟» یا «چه باید بکنیم؟» یا «چگونه باید عمل و اقدام کرد؟»، از مهم ترین پرسش های اساسی حیات انسانی است. توضیح عناصر اساسی نظریه حکمت عملی و هویت اخلاق از دیدگاه ارسطو، تحت عنوان توده ای از تقسیم بندی های متنوع معرفتی و وجودی به نمایش گذاشته است. این تقسیم بندی ها، به نحوی توسط ارسطو به کار گفته شده اند که وجوه مختلف کارکردها و نقش هایی که ما در تهذیب اخلاق و حکمت عملی و حتی علوم انسانی با آن مواجه هستیم، در ضمن یک نظام واحد ترسیم شده اند. این نوشتار بر آن است تا با ارائه نگاهی مستند به نظریة اخلاق ارسطو و تحلیل و بررسی آن، مناسبات بین اخلاق و حکمت عملی را از دیدگاه وی مورد واکاوی قرار دهد.