آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۹

چکیده

در ایران بیشترِ پژوهش ها درباره تاریخ بیکاری، تحقیقاتی هستند که نهادهای زیرمجموعه دولت انجام داده اند. این پژوهش ها عمدتاً کوشیده اند تا به زعم خود، برپایه آمارهای رسمی، سیاست هایی برای برنامه ریزی دولت در زمینه بیکاری فراهم کنند. فرض پنهان در این بررسی ها با روش های کمّی، غیرتاریخی بودن و ایستایی مفاهیم اقتصادی از قبیل بیکاری است.   با این حال، آنچه در این تحقیقات مغفول می ماند، ناهمگن بودن معنای مفاهیم اقتصادی از قبیل بیکاری در دوره های مختلف است.   بنابراین، پرسش نوشته حاضر این است که چگونه بیکاری به مثابه مفهومی که معمولاً ایستا در نظر گرفته می شود، به موضوع تحقیقی تاریخی تبدیل شود. مدعای نوشته حاضر این است که با کمک گرفتن از رویکرد مورخان اجتماعی در تشریح پدیدار شدن بیکاری به عنوان مشکلی اجتماعی، می توان نشان داد که با فرا رفتن از سری های آماری، بیکاری می تواند به مثابه مفهومی در حال تغییر، به موضوعی برای تحقیقات تاریخی تبدیل شود. بر این اساس، نخست وجه تاریخی مفهوم کار شرح داده می شود. سپس تأخیر در پذیرش بیکاری به مثابه مسئله ای اجتماعی بررسی می شود تا در پایان با شرح رویکرد مورخان اجتماعی به این موضوع بتوان نشان داد که چگونه معنای بیکاری در طی زمان تغییر یافته و در تحلیل بیکاری نمی توان به شکلی خودبسنده به تحلیل های کمّی اکتفا کرد.

تبلیغات