قرآن کریم در آیات متعدد، از کوشش فراوان گروه هایی خبر می دهد که در همه ادوار تاریخ، با به کاربستن انواع حربه های فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، فیزیکی و نظامی، در برابر پیامبران و پیروان ایشان می ایستادند تا مردم را به هرشکل ممکن، از پیوستن به آنها بازدارند. در بین این حربه ها، شگردهای اعتقادی و فرهنگی (نظیر جلوگیری از استماع حق، مجادله، استهزاء، افتراء، اغفال توده ها، مظلوم نمایی، تشکیک، ایجاد فساد و نابسامانی، تحریف در دین) جایگاه ممتازی داشت؛ زیرا با تخریب زیرساخت اندیشه و باور مردم، آثار جراحات آن بر پیکردین و دین مداران، دردناک تر، مهلک تر و ماندگارتر و درمان آن در صورت امکان، دشوارتر و پرهزینه تر بوده است. این شگردها در هر عصری به تناسب، در اشکالی نوین به کار گرفته می شوند و در این دوران نیز چنان که شاهدیم، این حربه ها در قالب عناوینی فریبنده و به روز شده نظیر مردم سالاری، پیشرفت، دموکراسی، حقوق بشر و غیره، در جهت اغفال مردم و گریزان کردن ایشان از دین هم چنان به کار بسته می شوند.بدین جهت، توجه به آموزه های قرآنی در این مجال، به نحوی که بتوان به روشنی آن را با شرایط روز تطبیق داد، برای مسلمانی که دغدغه حفظ دین و جامعه دینی را دارد، اهمیت بسیاری پیدا می کند؛ تلاشی که این نوشتار در صدد انجام آن بوده است