حکمت صناعی ، حکمت اخلاقی و حکمت سلبی دارای چه ویژگی هایی می باشند؟ فرایند شکل گیری تعارضات با محوریت تئودیسه، به چه ترتیب است و محتوای آنها چیست؟ بر چه اساسی می توان از تئودیسة اصیل و تئودیسة جزمی سخن گفت؟ عقل نظری در این میان، چه جایگاهی دارد؟ ایوب، با چه ویژگی هایی، نمایندة تئودیسة اصیل است؟ مفاهیم صداقت و خلوص و راستی و درستی با چه ویژگی هایی از مفاهیم دروغ و ناپاکی متمایز می شوند؟ وجدان خطاکار مد نظر چه کسانی است و ارتباط میان مفاهیمی چون آگاهی صوری و آگاهی مادی با صداقت و خلوص و راستی و درستی، چگونه قابل بررسی است؟ براساس کدام مبانی می توان، دین اخلاقی را از تئودیسة اصیل استنباط نمود و ایوب را نمایندة آن انگاشت؟ آیا ایوب میتواند، تبلورِ تجربیِ اخلاقِ تجریدیِ کانت باشد؟ کانت با چه شاخصه هایی خواهد توانست از طریق تفسیرِ اخلاقیِ خود از مشیِ دینی ایوب، بین دین و اخلاق، پل زده و از ورطه فرمالیسم اخلاقی رهایی یابد؟ با توجه به ماهیتِ کلامی، فلسفی، اجتماعیِ موضوع، نوشتار حاضر برآن است تا با مبنا قرار دادنِ نوشته های واپسینِ کانت – که کمتر بدانها پرداخته شده - ظرفیت های کلامی و دینی اندیشه کانت با محوریت تئودیسه و عهد عتیق را در جهت امکان توجیه فرمالیسم اخلاقی او بررسی نماید.