آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۵

چکیده

هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه بین الگوهای ارتباطی با میزان اعتماد زناشویی در بین کاربران متأهل فضای مجازی در شهر لنگرود است. تا در ایجاد سیاست های اجتماعی و رفاهی حوزه خانواده و گسترش برنامه هایی با محوریت نقش مددکاران اجتماعی در آموزش خانواده ها در قبل و بعد از ازدواج، مورد بهره برداری قرار گیرد. چارچوب نظری این پژوهش را نظریات سیستمی، ارتباطی، اعتماد بالبی و اعتماد گیدنز تشکیل داده اند. روش پژوهش پیمایشی بوده و داده ها از طریق شیوه نمونه گیری احتمالی از نوع خوشه ای چندمرحله ای و با استفاده از پرسشنامه های اعتماد رمپل و هولمز ( TS )، الگوهای ارتباطی کریستنسن و سالاوی ( CPQ ) و پرسشنامه دموگرافیک جمع آوری شدند. حجم نمونه شامل 382 نفر از کاربران متأهل تلفن همراه و فضای مجازی شهر لنگرود است. برای تجزیه وتحلیل داده های استنباطی از آزمون های همبستگی خی دو، v کرامرز و گاما در نرم افزار spss نسخه 23 بهره گرفته شد یافته ها نشان داد رابطه معناداری بین زیرمقیاس های الگوهای ارتباطی و زیرمقیاس های اعتماد زناشویی و همچنین کل میزان اعتماد زناشویی وجود دارد. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد استفاده از فضای مجازی به صورت غیرمستقیم و از طریق الگوهای ارتباطی که زوجین در زندگی مشترک خود انتخاب می کنند با اعتماد زناشویی در ارتباط است و درواقع کاهش یا افزایش اعتماد در بین کاربران متأهل فضای مجازی، از تبعات نوع الگوهای ارتباطی انتخابی زن و شوهر است. نتایج این مطالعه در راستای کاهش آسیب های اجتماعی فضای مجازی، بر سیاست های پیشگیرانه مبتنی بر ارتقاء الگوهای مثبت ارتباطی زن وشوهری از طریق آموزش تأکید دارد.

تبلیغات