مسأله اصلی این جستار آن است که: «نفس الامر» و مطابَق صدق نزد ارسطو به چه معنا است؟ در پاسخ به این مسأله نخست قوی ترین نسخه «نفس الامر» اندیشمندان برجسته مسلمان، یعنی «نفس الامر» به معنای خود واقع و ظرف ثبوت اشیای مربوطه، را در ارسطو ریشه یابی می کنیم. سپس در بررسی «نفس الامر» ارسطو به روش عقلی و به گونه ای نظام مند آثار او را تحلیل می کنیم و به استخراج دیدگاه او و نقد آن می پردازیم. هم چنین، از آن جا که یکی از مشکل های بسیار اساسی در تفسیر «نفس الامر» بحث امور عدمی است، در بررسی دیدگاه ارسطو بدان توجه ویژه ای خواهیم کرد. مثلاً پاسخ او به معمای عدم را به وسیله قاعده فرعیه به چالش خواهیم کشید و به تعارض آمیزی مفاد قاعده سالبه به انتفای موضوع در آثار او اشاره خواهیم کرد. در ادامه به معنای عام «نفس الامر»، که می تواند صدق ساز امور عدمی را نیز تبیین کند، خواهیم پرداخت: «نفس الامر»، یا یک معنای عام وجود نزد ارسطو، یعنی متعلق های صدق – چه متعلق هل بسیط و چه متعلق هل مرکب – که گاه ایجابی اند و گاه سلبی. پس از تقویت همین معنای نفس الامر و اشاره به مشکل صدق ساز سلبی، در پایان خواهیم دید که دیدگاه ارسطو، با وجود مزایای خاص خود، در مورد «نفس الامر» برخی امور عدمی و «نفس الامر» امور ماهوی با دشواری هایی روبه رو است.