اندیشه های فلسفی صدرالمتألهین شیرازی به عنوان یکی از فیلسوفان صاحب مکتب در حوزه های هستی شناسی، در طول زمان فراز و نشیب های فراوانی داشته است؛ به طوری که بیش تر تفکرات و اندیشه های فلسفی اش به تدریج بر اثر تکامل، دستخوش تغییر گشته و او با گذر و کنار گذاشتن نظریه ها و دیدگاه های پیشین خود، تئوری ها و نظریه های نوینی را جایگزین کرده است. بدین طریق، او فلسفه را به وادی و عرصه های جدید و تازه ای وارد نمود. این مقاله در صدد است با رصد سیر اندیشه های او در باب یکی از مهم ترین مسائل فلسفی، یعنی ماهیت و کیفیت اعتباری بودن آن، آخرین دیدگاه او را در این باره تبیین کند. چالش و مشکل بسیار جدی ای که صدرا در این مورد با آن مواجه بوده، آن است که بالاخره تکلیف ماهیت چیست؟ آیا ماهیت در جهان خارج تحقق دارد یا نه؟ او در پاسخ به این مسئله، اعتباری بودن ماهیت را مطرح می کند و با گزاره های «ماهیت، بالعرض است»، «ماهیت، حد وجود است»، «ماهیت امری مجازی است» و «ماهیت امری تبعی و بالتبع است» به تبیین آن می پردازد. آنچه وی درصدد است در قالب این گزاره ها به عنوان نظر نهایی خود ابراز کند، این است: ماهیت به هیچ وجه تحقق خارجی ندارد و اینکه آن را امری اعتباری دانسته و با عبارات بالعرض، بالتبع، حد وجود یا المجاز بودن ماهیت در صدد تبیین آن است، تنها به دلیل ضیق واژه بوده وگرنه برای ماهیت تحقق خارجی قائل نیست.