به طور کلی عمده ادبیات تولید شده در جامعه شناسی تاریخی روابط بین الملل به دو بخش تقسیم می گردد. در بخش اول محققان با توجه به شناخت شناسی و هستی شناسی و روش شناسی نظریه جامعه شناسی تاریخی به عنوان رویکردی التقاتی سعی در افزایش غنای نظری آن دارند. در بخش دوم پژوهشگران با اتصال سطوح تحلیل داخلی و خارجی و برجسته سازی نقش محیط بین الملل در آغاز و انجام تحولات به دنبال ارائه تفسیری جامع از پدیده های سیاسی می باشند. در این راستا نظم فراملی به عنوان پدیده ای برآمده از روابط اجتماعی ملهم از عناصر تاثیرگذاری است که ریشه در دو سطح داخلی و بین المللی دارد. نوشتار حاضر قصد دارد با عبور از چارچوب حاکم بر جریان اصلی روابط بین الملل که صرفاً متکی بر شاخصه های واحد نظیر قدرت، امنیت، اقتصاد، هویت و ... می باشند اقدام به ارائه یک رویکرد نظری خاص برای تحلیل نظم فراملی در بستر نظریه جامعه شناسی تاریخی روابط بین الملل نماید. در این راستا مولفان بر این باورند که نظم بین الملل پدیده ای اجتماعی است که دامنه آن از سطوح فرو ملی آغاز می شود و گرایشات فراملی را نیز در بر می گیرد.